دیه زبان، لب و چشایی در قانون مجازات اسلامی
در ادامه مبحث دیات در قانون مجازاتهای اسلامی به مبحث دیه زبان، لب و چشایی و نحوه محاسبه میپردازیم. تاثیر هر یک از آسیبها (قطع و از بین بردن، کندن، فلج کردن، قطع کردن و …) در میزان دیه زبان، لب و چشایی با توجه به نسبت آن به کل دیه محاسبه میشود.
در شرایطی که حدود و اندازه دیه زبان، لب و چشایی در قوانین مشخص نشده باشد، به آن نوع آسیب ارش تعلق میگیرد.
بخش اول دیه زبان، لب و چشایی
ماده 611 دیه زبان
قطع و یا از بین بردن تمام زبان گویا موجب دیه کامل است.
دیه از بین بردن قسمتی از زبان به نسبت گویایی از بین رفته است که با تقسیم تمام دیه به حروف محاسبه میشود.
تبصره 1- دیه از بین بردن ادای هر حرف با توجه به حروف زبان تکلم فرد تعیین میشود مانند اینکه از بین بردن قدرت ادای یک حرف شخص فارسی زبان، یک سی و دوم دیه کامل است.
تبصره 2- شخصی که دارای لکنت زبان است و یا به کندی یا تندی سخن میگوید یا برخی از حروف را نمیتواند تلفظ کند، گویا محسوب میشود.
ماده 612 دیه زبان
- قطع و از بین بردن تمام زبان لال موجب یک سوم دیه کامل است.
- از بین بردن مقداری از آن، موجب همان مقدار دیه به نسبت مساحت تمام زبان است.
تبصره- لال اعم از مادرزادی و عارضهای است اما کسی که به واسطه عارضهای به طور موقت قادر به سخن گفتن نیست، گویا محسوب میشود.
ماده 613 دیه زبان
هرگاه شخصی مقداری از زبان کسی را قطع کند و موجب از بین رفتن قدرت ادای تعدادی از حروف گردد و شخص دیگری مقداری دیگر از زبان او را قطع کند و موجب از بین رفتن قدرت ادای تعداد دیگری از حروف شود هر شخص به نسبت تعداد حروفی که قدرت ادای آنها را از بین برده است، ضامن میباشد.
ماده 614 دیه زبان
قطع و از بین بردن تمام زبان کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده، موجب دیه کامل است.
اما اگر بعدا معلوم شود که لال بوده است، مازاد بر یک سوم دیه مسترد (بازگردانده) میشود.
ماده 615 دیه زبان
هرگاه قسمتی از زبان کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده است، قطع شود به میزان نسبت مساحت قطع شده، دیه پرداخت میشود اما اگر بعدا معلوم شود که کودک لال بوده است، دو سوم آن مسترد میگردد و چنانچه معلوم شود که گویا بوده است، درصورتی که دیه حروف از بین رفته از دیه نسبت گویایی از بین رفته بیشتر باشد، مابه التفاوت آن باید پرداخت شود.
بخش دوم دیه زبان، لب و چشایی
ماده 607 دیه لب
- از بین بردن دو لب، دیه کامل و هریک، نصف دیه کامل دارد.
- دیه از بین بردن مقداری از لب به نسبت تمام لب محاسبه میشود.
تبصره- حدود لب بالا از نظر عرض، مقداری است که لثه را میپوشاند و به دو روزنه و دیواره بینی متصل و طول آن همان طول دهان است و حدود لب پایین از نظر عرض، مقداری است که لثه را میپوشاند و طول آن همان طول دهان است. حاشیه گونهها جزء لبها محسوب نمیشود.
ماده 608 دیه لب
حادثهای که باعث جمع شدن یک یا دو لب و یا قسمتی از آن گردد موجب ارش است چه موجب نمایان شدن دندانها بشود چه نشود.
ماده 609 دیه لب
حادثهای که موجب سست و فلج شدن هریک از لبها گردد به گونهای که با خنده و مانند آن از دندانها کنار نرود، موجب دوسوم دیه یک لب و از بین بردن هریک از لبهای سست و فلج شده موجب یک سوم دیه آن است.
ماده 610 دیه لب
- شکافتن هر دو لب به نحوی که باعث نمایان شدن دندانها شود، یک سوم دیه کامل را دارد.
- در صورت بهبودی بدون عیب، یکپنجم دیه کامل را دارد.
- شکافتن یک لب موجب یکششم دیه کامل و درصورت بهبودی بدون عیب، موجب یک دهم دیه کامل است.
تبصره- جراحات واردشده بر لب هرگاه باعث نمایان شدن دندانها نگردد در صورتی که از مصادیق حارصه، دامیه و متلاحمه باشد، حکم جراحات مذکور را دارد.
حارصه: خراش پوست بدون اینکه خون جاری شود. (یک صدم دیه کامل)
دامیه: جراحت سطحی که باعث بریدگی گوشت شود و همراه خون کم یا زیاد باشد. (دو صدم دیه کامل)
متلاحمه: جراحتی که موجب بریدگی عمیق گوشت شود ولی به پوست نازک روی استخوان نرسد. (سه صدم دیه کامل)
بخش سوم دیه زبان، لب و چشایی
ماده 695 دیه چشایی
از بین بردن حس چشایی و نقصان آن، موجب ارش است.
ماده 696 دیه چشایی
هرگاه با قطع تمام زبان، حس چشایی از بین برود، فقط دیه قطع زبان پرداخت میشود.
اگر با قطع بخشی از زبان، چشایی از بین برود یا نقصان یابد، درصورتی که چشایی از بین رفته مربوط به همان قسمت زبان باشد، هرکدام از ارش چشایی و دیه زبان که بیشتر باشد، باید پرداخت شود و اگر چشایی از بین رفته مربوط به همان قسمت از زبان نباشد، ارش چشایی و دیه زبان جداگانه باید پرداخت شود مگر اینکه از دیه کامل بیشتر باشد که در این صورت فقط به میزان دیه کامل پرداخت میشود.
اگر با جنایت بر غیر زبان، چشایی از بین برود، دیه یا ارش آن جنایت بر ارش چشایی افزوده میگردد.